وحالا.......

و حالا توجه شما رو به جملات جالب “پ ن پ” جلب ميکنم

باشد که رستگار شويم و از اين سوالاي چرت و پرت نپرسيم !

رفتم جلسه ثبت نام ?ساعت وايسادم.

يارو اومده ميگه ميخواي ثبت نام کني؟

پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفيد رويتو سيه مويتو ببينم بروم !

.

.

.

مرغ و از فريزر در آوردم ميگه مي خواي غذا درست کني ؟!

پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه ميخوان ببرن خاکش کنن !

.

.

.

به يارو ميگم حاجي, بزن تو دنده من هول ميدم روشن شه.

ميگه بزنم ? ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ?فوتبال داره !

.

.

.

اس ام اس پ ن پ

رفتم مرغ فروشي به فروشنده ميگم بال دارين،

ميگه بال مرغ؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپيما، چندتا کوچه پايين تر سقوط کرديم ميخوام درستش کنم !

.

.

.

اس ام اس جديد پـ نه پـ

پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونيم دوستم زنگ زده ميگه کجايي؟

ميگم بهشت زهرا ! ميگه واسه چي ؟ ميگم واسه پدر بزرگم.

ميگه اِ ؟ فوت کرده ؟ ميگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمريني اومديم مانور !

.

.

.

پيامک په نه په

مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم ميخواي شام بياري؟

گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ ميخوام گلاي سفره رو اب بدم !

.

.

.

دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟

ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرين سيور لگد بزني روشن ميشه!

.

.

.


سر سفره عقد ، حاج آقا: آيا بنده وکيلم ؟

عروس: پـَـ نـَـ پـَـ متهمي !

.

.

.

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:حالا,÷,ن,÷,حالا,÷,ن,÷, ] [ 23:26 ] [ AMINEH ]
[ ]

شوخی خرکیییییییییییییییییییییییییییی

اینجورمواقعه که میگن با ادمای بی جنبه شوخی نکن....

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:خر,شوخی,خر,شوخی,خرکی,, ] [ 23:24 ] [ AMINEH ]
[ ]

شانس

واقعاایجورجاهاس که ادم به شانس اعتقادپیدامیکنه....واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:شانس,شانس,شانس,ادم,ادم,شانس, ] [ 23:21 ] [ AMINEH ]
[ ]

رانندگی وتلفن همراه

4wqqm4a6v9bcxb5g4d3e.jpg

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:تلفن,تلفن,تلفن,همراه,همراه,, ] [ 23:20 ] [ AMINEH ]
[ ]

چرخه ت ت ت ترس

fun-pic-radsms27

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:چر,خه,تر,س,چر,خه,تر,س, ] [ 23:19 ] [ AMINEH ]
[ ]

غضنفروزنش


روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و

همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه

خلاصه

همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟

غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....

همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!

غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟

خلاصه

غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..

این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟



+
+
+
شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدم

این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده


حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟

خط دوم :بچه ها چه طورن ؟

خط سوم : مادرت چه طوره ؟

خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!

خط پنجم : فقط برگردم خونه....

خط ششم : می کشمت

خط هفتم :غضنفر از آلمان...

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:غضنفر,و,زنش,زنش,غضنفر,و,زنش, ] [ 23:4 ] [ AMINEH ]
[ ]

ترول2

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:ترول,تر,و,ل,ها,, ] [ 23:3 ] [ AMINEH ]
[ ]

ترول ها

http://upload.tehran98.com/img1/wo6a7vz4dvjadke7g45g.jpg

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:ترول,تر,و,ل,ها,, ] [ 23:1 ] [ AMINEH ]
[ ]

مسئله ای به نام ازدواج

پیش از ازدواج ......

پسر: آره. خیلی انتظار برام سخت بود.

دختر: می خوای ترکت کنم؟

پسر: نه! حتی فکرشم نکن.

دختر: دوستم داری؟

پسر: البته! خیلی زیاد!

دختر: تاحالا به من خیانت کردی؟

پسر: نه! این که اصلاً سوال کردن نداره؟

دختر: منو می بوسی؟

پسر: هر فرصتی که گیر بیارم!

دختر: کتکم میزنی؟

پسر: دیوونه ای؟ من از اون جور آدما نیستم!

دختر: می تونم بهت اعتماد کنم؟

پسر: بله!

دختر: عزیزم!

بعد از ازدواج ......

از پایین به بالا بخون !!!

[ دو شنبه 5 فروردين 1392برچسب:ازدواج,ازدواج,مسئله,ای,به,نا,م,ازدواج,, ] [ 22:47 ] [ AMINEH ]
[ ]

حال كن....

 

 

 

 

دوستان عزیز بهم مشاوره میدید لطفا؟ به نظرتون بعد از این که فوق لیسانسم رو گرفتم فلافلی بزنم یا آب هویجی؟!؟!

 

********** جملات طنز**********

ﯾﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯽ ﺑﻪ ﺟﯿﺐ ﻧﺒﻮﺩ ؛ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﻡ ﻭ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺑﻮﺩ !

 

********** متن های خنده دار **********

یادش بخیر یه زمانی تلویزیون تبلیغ سس و رب رو میکرد و بعد میگفتن: هزاااااااااااار

سکه تمام بهار آزادی دو هزااااااااار نیم سکه… الان دستمال توالت هم نمیتونن جایزه

بدن !

********** جملات طنز **********

 

یکی دیگه از دستاوردهای نسل ما این بوده که ترمز دستی پیکان رو از کنار در راننده

به بین صندلی راننده و شاگرد انتقال دادن !

********** جملات طنز **********

 

یکی از فانتزیام همیشه این بود تو سیستم عامل ویندوز یک مشکلی پیدا کنم

بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من

دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش خونه ماشین پول همه چی میدم

بهت بعد یک دقیقه سکوت بگم دلم میخواد اما من متعلق به این مردم!

********** جملات طنز **********

بعضی از آدما “خوب نمی بینن” اما بدتر از اون اینه که: “بعضی دیگه، خوبی رو نمی بینن” !

********** جملات طنز **********

 

یادتونه؟؟ بچه ک بودیم وقتی پاکنمون کثیف میشد میکشیدیمش به دیوار یا قالی تا

تمیز بشه؟ اینو چی؟؟ وقتی

 

معلم واسه درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمونو میخوند یجورایی حس معجزه

بهمون دست میداد:)

********** جملات طنز **********

 

این خارجی ها با ابداع کلمه lol به جای loud out laugh مثلا خواستن بگن ما خیلی

مبتکریم اما قهرمانان ایران زمین

 

با ابداع خخخخخخ به جای ( خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خیر ببینی!! ) نقشه

دشمنان رو نقش بر آب کردند !

********** جملات طنز **********


 

داشتم تو اتوبان میرفتم دیدم یه بچه ای رو موتور خوابش برده بود و داشت می افتاد

باباش هم اصلا حواسش نبود.

 

رفتم کنارش هر چقدر بوق میزدم نمی فهمید. آخرش رفتم جلوش و سرعتمو کم

کردم تا ایستاد بهش گفتم: پس چرا حواست به بچه ات نیس ؟؟؟ یدفعه دو دستی زد

تو سرشو گفت: اصغر پس ننت کوووووووو؟؟!!!!

********** جملات طنز **********

ﻓﺮﺩﺍ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻓﺎﻣﯿﻠﻤﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﯿﺎﯼ؟؟؟ ﻣﯿﮕﻢ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﻣﯿﺎﻡ !!!. ﻣﯿﮕﻪ ﺳﻌﯽ

ﮐﻦ ﺑﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺷﻠﻮﻍ ﮐﺎﺭﯾﺎ ﻭ ﺩﻟﻘﮏ

ﺑﺎﺯﯾﺎ ﻭ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺑﺎﺯﯾﺎﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ ! ﻫﻤﯿﻦ ﺩﯾﮕﻪ …ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ …

********** جملات طنز **********

دختر: مامان خواستگاری که میخواد بیاد ازم ۲۳ سال بزرگتره مادر: چی میگی؟

میخوای با یکی همسن بابات ازدواج

کنی ؟ دختر: بهم گفته میخواد زنشو طلاق بده مادر: مگه زنم داره ؟ دختر: آره سه تا

هم بچه داره مادر: وای خدای

من، آخ قلبم ! دختر: ولی خیلی پولداره، چند تا برج ساخته که یکی از اونا برج میلاده !

مادر: بگو ببینم خیلی دوستش داری ؟!

********** جملات طنز **********

اسممون و گذاشتن:ملیکا خاله و دخترخاله ها بهم می گن: mel mel دایی تا بهم

میرسه میگه: مَلَکا ذکر تو گویم که

 

تو پاکیو خدایی… پسردایی کوچیکه ام بلد نبود بگه ملیگا میگفت: پیتیلا بهنوش میگه:

پیتیکا عطیه میگه:ملی استاد

 

زبانمون آقای چمنی می گفت:میلیکا بعضی از فامیل های بابام میگن: مَلیکا بعضی از

دوستان عنایت دارن میگن:

مِلیک دخترخاله کوشولوم میگفت: میخا حالا شده: میکا بعد عمه ام امشب اس داده:

چطوری پولیکا؟؟!!!:)) اینجور

اسم با مسما و انعطاف پذیری دارم من بی کلک

[ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:حال,كن,حال,كن,حال,كن,, ] [ 1:18 ] [ AMINEH ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 8 9 10 11 12 ... 14 صفحه بعد